امشب ستاره، نگاه خود را فرو بست و آرمید
امشب قلبم نوای خود را برگرفت و آرمید
قطره های باران
اشک چشم آسمان.
آفتاب محبت در پشت میله های نا مهربان ؛
در آغوش آسمان، ستاره ی روشن.
نگاهم در این دنیا به وسعت دشت شکوفه هاست.
خاموشیش به دنبال خاموشی ستاره هاست.
نگاه از گوشه ی چشم،
نگاه ازپشت شب
نگاه از هر کجا که هست، گویی نگاه به سویی است...
کدامین سو، کدامین سو...،...
و اما این ایام مقدس هم گذشت و من با تکرار این حرف همیشگیم که می گم سال بعد بهتر خواهم شد و درباره ی هر آنچه می بایست انجام میدادم و ندادم و به هر آنچه نمی بایست و کردم بیشتر فکر خواهم کرد، امسال رو هم تو خواب غفلت به سر بردم.
امید که من و همه ی اونایی که خوابیم پا شیم،پنجره ی دلامون رو باز کنیم و هجوم زیبایی و پاکی رو نظاره گر باشیم.
راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست.
راستی دوستای خوبم تو این لحظات و روزای عزیز من رو هم فراموش نکنید.من به دعای همه ی شما محتاجم.
سلام
۱. کیفیت! (من به جای شما بودم عمرا این ۲ تا نظر اولی رو تایید نمی کردم. به نظر من این نظر ها توهینه) (یکی از مطالبی که خیلی وقته می خوام تو وبلاگم بنویسم مانیفیست وبلاگی خودمه - فکر کنم این بار بنویسم)
۲. به غایت زیبا بود :آفتاب محبت در پشت میله های نا مهربان
۳. گاهی به آسمان نگاه کن ... (فیلم کمال تبریزی که ۳ شنبه ساعت ۱۸ کانال ۴ پخش کرد. فکر کنم ۴ شنبه صبح ساعت ۱۱تکرارشه) حالا چه ربطی داشت ؟
فکر کنم جواب کدامین سو، کدامین سو ... رو بتونید تو این فیلم ببینید.
۴. فکر کنم می نوشتید هجوم زیبایی خیلی قشنگ تر می شد.
۵. اجازه بدید این نظر آخری رو که برام نوشتید تو وبلاگ نذارم.
و به جاش ...
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری ...
(!): خودمم همین عقیده رو داشتم ولی گفتم شاید ناراحت بشن.
(۲):مرسی
(۳):سعی میکنم فیلمشو پیدا کنم و نگاه کنم چون امروز اصلا فرصتشو ندارم.ممنون جهت معرفیتون.
(۴):ممنون نقد به جایی بود اعمال کردم.
(۵):خودم همین تقاضا رو داشتم ولی باز... خیلی ممنونم.
کز عمر شبی گذشت و من بی خبرم...
آن همه جا برای پایی که ندارم!
ا شعر بسیار زیبایی است.تو نوشته ای؟ در ضمن برای شروعی نو هر لحظه میتواند مبدا باشد دنبال فرداها نباش یا علی.
نه عزیزم من از این طبع شعرا ندارم.همه که مثل شما شاعر نیستند.
ولی متاسفانه نمی دونمم از کیه.